منظومهی بلند حماسی – اخلاقی «عقاب» شاهکاری ارزشمند و کمنظیر در ادبیات معاصر ایران است. خواندن این شعر چنان جذاب است که گاه خواننده گذر زمان را احساس نمیکند؛ شعری فاخر که در نهایت شیوایی و بهرهگیری از لطیفترین تشبیهات و زیباترین استعارات سروده شده و معنایی ژرف در خود دارد. منظومهی «عقاب» چه از منظر معنایی و چه از نگاه زیباییشناسی، منظومهای بیهمتاست و ضرورت دارد تا نوجوانان، آن را که شعر روز و روزگار ماست، در کنار دیگر آثار فاخر ادبی زبان پارسی بخوانند و معنای آن را دریابند و در زندگی به کار بندند. دکتر خانلری، شاعر این منظومه را در کنار نیما یوشیج و گلچین گیلانی، باید از نخستین شاعرانی به شمار آورد که مفهوم تجدد در شعر را عملاً ادراک کردند و برای به سامان رساندن آن کوشیدند.
در این منظومهی زیبا، «عقاب» و زاغ دو سرشت متفاوتاند. عقاب سلحشوری است که در آستانهی مرگ تنها مانده است و برای ماندن چاره میجوید؛ اما در پایان، ماندن را در نماندن مییابد؛ به خود میآید و از گرداب تاریک آلودگی و فرومایگی برمیخیزد و تا آسمان بیکرانه و روشن آزادگی و شرافت اوج میگیرد؛ زاغ اما شکست میخورد و در لجنزار پستی و دونمایگی غرق میشود.
دکتر خانلری، خود، دربارهی انتشار شعر عقاب گفته است: «وقتی این شعر را سرودم، برای نخستین کسی که خواندم صادق هدایت بود. هدایت سخت تحتتأثیر این شعر قرار گرفت و گفت برخیز برویم به دفتر مجلهی مهر و این شعر را همین الان بدهیم در آن چاپ کنند و رفتیم و شعر را به دفتر مجله بردیم و به مجید موقر دادیم و در همان شماره چاپ شد… اگر اصرار صادق هدایت نبود، من اصراری به نشر سریع این شعر نداشتم.»
top of page
C$15.00Price
Excluding GST/HST
bottom of page