به گفتهی کارشناسان زبان مادری بنیانی برای یادگیری زبانهای دیگر است.
جیم کامینز بر این باور است که،
کودکانی که با پیشینه قویی از زبان مادری وارد مدرسه میشوند، غنای زبان مادری آنان سبب می شود مهارتهای زبانی زبانِ مدرسه را بهتر و سریعتر بیاموزند.
میزان رشد زبان مادری دانشآموزان، مسلما باعث رشد بیشتر زبان دوم آنها میشود. دانشآموزانی که با پایهی قوی در زبان مادریشان وارد مدرسه میشوند، در یادگیری دروس زبان مدرسه توانایی بیشتری از خود نشان میدهند. والدین و سرپرستهای کودکان (مثلا پدر بزرگها و مادر بزرگها) اوقاتی را با بچهها
میگذرانند، داستان تعریف و یا با آنها دربارهی موضوعات مختلف بحث میکنند، در نتیجه دایرهی لغات و مفاهیم زبان مادری کودکان تقویت شده و وقتی با آمادگی کامل برای یادگیری زبان دوم وارد مدرسه میشوند، از نظر آموزشی موفقتر هستند. دانش و قابلیتهای آنها در زبان مادری که در خانه یاد
گرفتهاند به زبانی که در مدرسه میآموزند، منتقل میشود. از نقطه نظر رشد آنها در مفاهیم و مهارتهای اندیشه، هر دو زبان لازم و ملزوم یکدیگرند. در واقع توانایی صحبت کردن به زبانی دیگر مدیون زبان مادری است. کودکی که با ظرافتهای زبان مادری خود آشنا باشد، با مهارتهای فراشناختی بالاتری برای یافتن راهی برای آموختن زبان دیگر
میکوشد. چنین کوشش آگاهانه نتایج شایستهتری را برای یادگیرنده زبانی به جز زبان مادری به ارمغان میآورد. بر خلاف نظر کسانی که زبان مادری را مخل آموختن زبان مدرسه میدادند و اصرار دارند که کودک باید زبان مدرسه را پیش از مدرسه بیاموزد، مهارتهای زبانی قابل انتقال هستند. این بدان معنا است که اگر یادگیرندهای در زبان اول توانا باشد برای یادگیری زبان دوم از آموختههای زبان اول بهره خواهد جست. در آخر، هر زبانی در جهان فرهنگی خاص را بازنمایی میکند. زبان به مثابه یک پدیده اجتماعی حامل فرهنگ، لحن، طرز تفکر و طرز نگرش به جهان است. برتر از همه، آنچه میتوان تصور کرد، محتوای زبان مادری است. زبان مادری، یگانه زبانی است که آمیخته با احساس یادگرفته میشود، احساسی که بدیلی برای آن وجود ندارد.
留言